tag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post531322621036172834..comments2023-06-08T13:19:57.364+03:30Comments on برهنگی: دختر حمومي!آیهhttp://www.blogger.com/profile/16389159763024930099noreply@blogger.comBlogger39125tag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-66725149560034474442012-05-16T01:36:30.726+04:302012-05-16T01:36:30.726+04:30خیلی قشنگ نوشته بودی. این گریه ی زیر دوش دردناک تر...خیلی قشنگ نوشته بودی. این گریه ی زیر دوش دردناک ترین چیز ممکن است.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-36249632102498117192011-06-16T11:50:38.014+04:302011-06-16T11:50:38.014+04:30benevis dg kowhtimooonbenevis dg kowhtimooonavestanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-83483403242132633002011-01-11T10:42:57.887+03:302011-01-11T10:42:57.887+03:30خیلی با حال بود. یاد حموم رفتن های بچگی ها افتادم ...خیلی با حال بود. یاد حموم رفتن های بچگی ها افتادم . اون موقع ها من دو ساعت می موندم تو حموم و خانومها رو تماشا می کردم! اما حالا تنهایی اصلا حال نمی کنم.شیرینhttp://www.koodakiha.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-76670210927697945172011-01-07T23:01:22.802+03:302011-01-07T23:01:22.802+03:30dorood
bebakhshid ke finglish minevisam key farsi...dorood <br />bebakhshid ke finglish minevisam key farsi nadaram <br />mikhastam baraye neveshte haye khubet <br />rahat neveshtanet<br />va in ke tunesti be ye sabke khase khodet beresi behet tabrik begam<br />bare avale ke mikhunam vali az moshtari haye paro pa ghors khaham boodavestanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-25931310925720323062010-12-21T00:00:44.582+03:302010-12-21T00:00:44.582+03:30هنوزم می تونی گریه کنی؟
خوش به حالت دختر...هنوزم می تونی گریه کنی؟<br />خوش به حالت دختر...مسعودhttp://jumpingup.wordpress.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-77561870761959179092010-11-01T01:56:52.054+03:302010-11-01T01:56:52.054+03:30salam
az waghty basate hamumesh chide shod
laghab...salam<br />az waghty basate hamumesh chide shod<br /> laghabe hamoomi ham azash gerefte shode dge<br /><br />mowafagh bashyAnonymoushttp://delshodehgan.blogsk.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-81252316431739132212010-10-19T23:34:19.143+03:302010-10-19T23:34:19.143+03:30من نمیدونم چرا اغلب توی حمام خودارضایی میکنن؟همیشه...من نمیدونم چرا اغلب توی حمام خودارضایی میکنن؟همیشه برام سئوال بوده. احیانا شما هم زیاد توی هم خودارضایی نمیکنی؟که اینقد حمامت طول میکشه یا احیانا در حین خودارضایی فکر نمیکنی؟بعد هم خودارضایی زنها کار سختیه. اگه باکره نباشی بعد طویل المدتی به شبه رضایت می رسی اما وای از زمانی که بخوای فقط با کلیتوریس ور رفتن ارضا شی.انگشتت از حال می ره اما دلت به حال نمی ره.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-33555881097804691942010-10-18T22:02:26.986+03:302010-10-18T22:02:26.986+03:30چندین ماه پیش دوست نازنینی یکی از پست های شما را ب...چندین ماه پیش دوست نازنینی یکی از پست های شما را برایم فرستاد. آن را که خواندم به وبلاگتان آمدم و بعد یک نفس خواندم و خواندم و در واقع بلعیدم همه مطالب را. من در واقع از کودکی یعنی از 9 - 10 سالگی در کنار درس، شروع به خواندن کتاب های غیر درسی کردم و تا الان زیاد خوانده ام و می خوانم. قلم شما فوق العاده است، زیبا، روراست، صادقانه و بی پروا. بدون ترس از اینکه مورد قضاوت قرار بگیرید و بدون اینکه خود را از طنزی که گاه بیرحمانه هم هست، کنار بکشید. بعضی از پست ها را چندین بار خوانده ام و هربار همین احساس را داشتم. بنویس همینطور صادقانه، با رگه ظریفی از طنز و همینطور بی پروا و حق بجانب. به قول پری :هی میدونی قشنگ مینویسی؟تهمینهnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-49761962470895242292010-10-18T03:38:20.427+03:302010-10-18T03:38:20.427+03:30خوب من از امروز آدم شدم
- ترک دود کردم
- تنوع تلب...خوب من از امروز آدم شدم <br />- ترک دود کردم<br />- تنوع تلبی تو روابطم کنار گذاشتم<br />-مهم تر از همه اینکه بلاگ تورو خوندم<br />همه اینا امروز اتفاق افتاد، به علاوه اینکه تصمیم گرفتم بلاگ بزنم.<br />خوشحالم که کاملا اتفاقی افتادم تو محل تو و این شد اولین بلاگی که خوندمامیرhttp://aat_sampad@yahoo.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-75862691592408425402010-10-17T09:46:19.937+03:302010-10-17T09:46:19.937+03:30هی میدونی قشنگ مینویسی؟
میدانمتهی میدونی قشنگ مینویسی؟<br />میدانمتپریhttp://www.babaee.persianblog.irnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-10919143171055154652010-10-16T18:43:53.823+03:302010-10-16T18:43:53.823+03:30lklمنم از بی جایی توی حموم گریه میکنم.. و بعد قرم...lklمنم از بی جایی توی حموم گریه میکنم.. و بعد قرمزی چشمانم رو تقصیر صابون میندازم... خب تو 73 متر جا با یک اتاق تنها جایی که تنهام حمومه توالنت هم هست اما توی توالت که نمیشود نیم ساعت ماند تازه گاهی گریه ها صدا دارند.pimentohttp://pooshi.persianblog.irnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-64653924800953568792010-10-15T00:01:15.837+03:302010-10-15T00:01:15.837+03:30اون حوض وسط خزینه نبود، حوض بود و البته از توش خان...اون حوض وسط خزینه نبود، حوض بود و البته از توش خانمها آب ور میداشتند میریختند رو خودشون. خزینه مال خیلی قبلتر هاست که می رفتند توش و غسل میکردند و از این حرفها. وقتی دوش اومد، خزینه دیگه جمع شد و البته بعد از کلی مقاومت آخوندها که دوش رو شرعی و مناسب برای غسل نمیدونستن! به هر حال من هم به حموم عمومی زنونه رفتم و هم به مردونه. البته اشتباه نکنی، من نصوح نیستمها! ولی تا چهار پنج سالگی مادرم منو میبرد حموم بتول خانوم و الان یه تصویر کلی از اونجا تو ذهنم مونده. مثلا خانومهایی که زیر خودشون لگن یا سینی میذاشتن و مینشستن کنار حوض (که البته خیلی بزرگ نبود) و خودشون رو میشستن!اما از حموم مردونه تصویر دقیقتری دارم با اون سکویی که مینشستیم روش و دلاک میومد لیف پر از کف رو پف میکرد و بعد میمالید به تنمون که خیلی برام جالب بود، یا میخوابیدیم و میومد کیسه می کشید. وقتی تن بزرگترها رو کیسه میکشید چرکها لوله میشد این هوا و من هرچی سعی میکردم که از این لوله ها درست کنم رو تن خودم نمیشد! مشتمال دلاک با ضربه های محکمی که میزد به تن مردها و صدای بلندی که میداد اون ضربه ها و سربینه (نه سربنیه) با نوشابه خنکی که بعد از حمام کردن چقدر می چسبید و همون حوض کوچیکی که باید پامون رو میذاشتیم توش و میرفتیم تو حموم و اتاقکهای دوش و غسل ترتیبی که بابام زیر دوش یادم میداد و اتاقک واجبی که نمیفهمیدم واسه چیه و چرا اینقدر کل و کثیفه و... البته از وقتی به سن نوجوونی رسیدم دیگه حموم عمومی نرفتم. اون موقعها هر ده یا پونزده روز حموم رو لازم میدونستیم. واقعا هم اینقدر احساس کثیفی و بویناکی و چرب بودن رو با وجود دوش گرفتنهای هر روزه داریم نداشتیم...پارساnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-21242589344048898352010-10-14T20:43:45.013+03:302010-10-14T20:43:45.013+03:30در وبلاگت مطالب خوبي ديدم...
موفق باشي .در وبلاگت مطالب خوبي ديدم...<br />موفق باشي .سپنتاhttp://virginwidow.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-69557054025721604692010-10-13T16:39:31.570+03:302010-10-13T16:39:31.570+03:30مطال 76;ي كه نظر زباد ميگيرن نظزاتشون رو نگاهي مين...مطال 76;ي كه نظر زباد ميگيرن نظزاتشون رو نگاهي ميندازم.<br />بايد بگم كه گوش نده به اونايي كه بهت ميگن نگارشت صحيح نيست و غلط املايي داري و معني نميدوني و ...<br />هر طور كه دلت عشقشه بنويس. تا منحصر به فرد باشي و منحصر به فرد رشد كني. اگه بخواي اون طوري بنويسي كه بقيه مينويسن و ميگن درستش همونه, خب ميشي مثل بقيه. ديگه آيه نيستي.امينhttp://delstory.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-63624216629875248412010-10-11T21:09:18.966+03:302010-10-11T21:09:18.966+03:30به هيچ كدوم جانم.
تا اون جا كه حافظه ام قد ميده .د...به هيچ كدوم جانم.<br />تا اون جا كه حافظه ام قد ميده .دو نوع حمام عمومي رو تجربه كردم.يك حمام هاي به اصطلاح نمره بود كه مثل حمام هاي امروزي دوش داشت و ...<br />يكي ديگه حمام هاي عمومي بود كه خيلي با نمك بود .سكو هاي براي تعويض لباس داشت كه فكر كنم اسمش "سر بنيه " است .من بقچه ؟ هاي ترمه حمام قديمي رو هم يادم مياد .بعد از حوض كوچك آب يخي رد مي شدي يا موقع برگشت پاهات رو توش آب مي كشيدي كه اسمش يادم نيست.بعد به حمام اصلي ميرسيدي كه اتاق هاي دوش داري داشت براي آبكشي و غسل و اينا !عمليات واجبي گيري يا حنا گيري اين جا ها انجام مي شد . اما وسط حوض بسيار بزرگي بود كه بهش مي گفتند خزينه ! نشون به اون نشان كه من يك بار در همون عوالم بچگي پريدم توش ! يادمه كه كلي با مادرم دعوا كردند كه بچه ات آب رو كثيف كرده و ... گذاشتند آب سر ريز شد كه مثلن پاك شه !<br />اسمش خزينه بود .مگه اينكه جز اين خزينه ديگه اي هم داشته باشيم.آيه به ناشناسnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-62440797891215099712010-10-11T18:12:09.905+03:302010-10-11T18:12:09.905+03:30خزینه مال دوران مامان بزرګهاست.
هر جا هم که بودی، ...خزینه مال دوران مامان بزرګهاست.<br />هر جا هم که بودی، حمام عمومی و نفتی را می شه قبول کرد، اما خزینه؟؟!!<br />به سنت شک کنم یا به حرفت؟؟<br />لوکاAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-90143469146969897392010-10-11T13:43:14.110+03:302010-10-11T13:43:14.110+03:30سلام چقدر سخته نظر دادن تو وبلاگت!!!!!
ولی خدایی ع...سلام چقدر سخته نظر دادن تو وبلاگت!!!!!<br />ولی خدایی عالی نوشتی تا حالا یه همچین سبکی ندیده بودمیوخهhttp://ukhe.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-77302986400002889932010-10-11T11:53:19.220+03:302010-10-11T11:53:19.220+03:30سلام
هراز گاهي سري به خلوت تان ميزنم، نثر شما مرا...سلام <br />هراز گاهي سري به خلوت تان ميزنم، نثر شما مرا به ياد دوستي مي اندازد كه چند صباحي است به غربت رفته و دست به قلمش هم كم شده. ممنونAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-41596632534031123252010-10-11T10:40:05.477+03:302010-10-11T10:40:05.477+03:30اول باز ممنون بابت اين دقت و وقت گذاشتن براي جواب....اول باز ممنون بابت اين دقت و وقت گذاشتن براي جواب.<br />اتفاقن تعجب من هم از اين جا بود .فكر نمي كنم معني كلمه اي رو بلد نباشم و اون رو نا به جا استفاده كرده باشم.خاطرم هست همون اوايل كلمه "سفير و سرگردون " رو "سفيل " نوشته بودم . فكر مي كردم درستش اينه. هيچوقت مكتوبش رو نخونده بودم كه بدونم تلفظ اشتباه "ل" به جاي "ر" چه بلاي به سر كلمه آورده .وقتي به زبان كوچه و محاوره تكيه مي كني متاسفانه انتظار اين خطا ها ميره.<br />كتاب كوچه رو خوندم. به سختي .چون مجبور بودم برم كتابخانه عمومي و بخش مرجع و ...<br />صادق هدايت هم انگار تحقيق نا تمامي در مورد فرهنگ كوچه و ضرب المثل داره كه جالبه.<br />من كلمات رو دوست دارم. اين رو شايد بيشتر از همه خوانندگان اين وبلاگ الف بفهمه كه از سابقه و پيشينه كارهاي ادبيم با خبره. اگر در حقشون ستم كردم عمدي نبوده. از فراخي و تنبلي هم نبوده . <br />دوست داشته باشم؟ لذت ميبرم دوست من. منتظرم.آيه به ناشناسnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-58491422369196053972010-10-11T03:48:45.139+03:302010-10-11T03:48:45.139+03:30جایزه ادبی چراغ مطالعه تا سي ام مهرماه تمديد شد
&q...جایزه ادبی چراغ مطالعه تا سي ام مهرماه تمديد شد<br />"مسابقه سراسری داستان کوتاه"<br />حالا و ديگر : پياده روي ما يك معبر تنگ و تاريك نيست؛كه جا به جا چراغاني بي شائبه اي است از حضور! كوچه باغي است كه شمايلي از روياهاي ريخته و نريخته در پاي همين چنارهاي طاق افتاده به خود گرفته است.<br />اينجا : و با چراغ هاي آويز و جادو شده به صدا...<br />كه دور و نزديكِ شب ها را به آرزو در اين كلمات مي دمند!<br />و هم و باز : به پاس و سپاس همين حضور است كه مي خواهيم تا سي ام مهرماه دوستان ناديده و ديگري كه مثل همه ي راويان اين 500 داستان رسيده _ كه چشم و چراغ ما شده اند _ را به واژه بازي خود مهمان كنيم.<br />وبگاه:<br />www.relamp.ir<br /><br />نشانی:<br />شيراز – صندوق پستي 19-773 718<br /><br />رایانامه:<br />info@relamp.ir<br />relampaward@gmail.com<br />relampaward@yahoo.com<br /><br /><br />با دوستي:<br />ابوذر قاسميانچراغ مطالعهhttp://relamp.irnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-56626399104376768272010-10-10T20:53:01.218+03:302010-10-10T20:53:01.218+03:30یکی از فرهنگهایی که می توانی برای معنی درست واژگان...یکی از فرهنگهایی که می توانی برای معنی درست واژگانی از هر دست به آن رجوع کنی کتاب کوچه شاملوست که متاسفانه زمان کافی برای اتمامش را پیدا نکرد. شما که وقت می گذاری و می نویسی و هر از گاهی رجوعی به کتابها برای نوشتن می کنی حیف است در نوشتن و رعایت نگارش سهل انگاری. کاربرد صحیح کلمات یعنی دانستن معنی آنها و در جای درست استفاده کردنشان.اگر فرصت شد بازهم می خوانم و اگر دوست داشتی نظرم را می دهم آن هم با مثال.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-90867200222822988632010-10-10T19:58:57.326+03:302010-10-10T19:58:57.326+03:30در مورد املا كاملن حق با شماست . املاي من هميشه ضع...در مورد املا كاملن حق با شماست . املاي من هميشه ضعيف بوده .<br /><br />اما منظور از كابرد صحيح كلمات چيه؟ يعني معنيشون رو نمي دونم ؟ يا نا به جا بي جا استفاده ميشن ؟ مثلن كجا ها؟ <br />در مورد معلق بودن بين لحن عاميانه يا رسمي بايد بگم متوجه اش بودم .اما خودم رو ملزم به رعايتش نمي دونستم.سهل انگاري ! <br />اما من به لحن كوچه پايبند ترم. اصلن يكي از دليل هاي انتخاب اين لحن و گفت زنده كردن دوباره لحن كوچه و بازاره كه من عاشقشم.<br />اگر مي بيني تناسب رعايت نميشه علت اينه كه من در زمينه كامل نيستم . جاي خيلي از كلمات توي ذهنم سفيده كه مجبور به انتخاب ميشم .انوقت حس مي كني اين معلق بودن رو .دارم مي خونم . دارم رجوع مي كنم به اون معدود مرجع هاي كه گويش مردم كوچه و بازار درش پيداست . مثل ترجمه هاي شاملو . <br />بي نقص نيستم . مي دونم. همين نظر ها و پيشنهاد ها باعث ميشه نسبت به خودم سخت گير تر باشم. بابت وقتي كه گذاشتي ممنونم.آيه به ناشناسnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-31378185120480657162010-10-10T18:03:53.065+03:302010-10-10T18:03:53.065+03:30آیه جان چون می دانم درست نوشتن برایت مهم است می خو...آیه جان چون می دانم درست نوشتن برایت مهم است می خواهم چند ایراد نگارشی به نوشته هایت بگیرم. البته باید بگویم در نوشتن ذوق هم داری و امیدوارم با رعایت قوانین نگارشی زیباتر بنویسی.<br />اول همانطور که دیگران هم اشاره کرده بودند گاهی املای کلمات یا کاربرد درست آنها را نمی دانی یا می دانی و رعایت نمی کنی.<br />دوم اینکه در یک نوشته یا از کلمات با نحوه ادای عامیا نه استفاده می شود و یا رسمی. نمی شود یک جای متن رسمی بنویسی و جای دیگر عامیانه مگر اینکه نقل قول باشد یعنی نقل قولها را می توان حتی در متنی که کلمات رسمی نوشته می شوند با همان نحوه ادا و بیانشان نوشت. اما دقت که کرده ام متوجه شدم در نقل قولها هم روش درستی نداری مثلا در همین پست نوشته ای "بیچاره اکرم حمومی که اسم حمومی روش ماند" اینجا یا باید بنویسی "رویش ماند" یا بنویسی "روش موند"<br />و سوم اینکه گاهی کلماتی که به کار می بری با کل متن نمی خواند مثلا از کلمات قدیمی یا کلماتی که کمتر استفاده می شود و یا کلمات کوچه بازار استفاده میکنی که نه تنها بد نیست که نوشته ات را زیبا هم می کند اما تناسب این کلمات با باقی واژگان متن را رعایت نمی کنی.<br />امیدوارم بهتر و بهتر بنویسی.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-77686038041193775002010-10-10T16:06:22.252+03:302010-10-10T16:06:22.252+03:30شما كاملن حق داريد من در شرايط سنتي و در محله هاي ...شما كاملن حق داريد من در شرايط سنتي و در محله هاي صد در صد سنتي بزرگ شدم.<br />من و الف به لحاظ جايگاه سنتي ، اجتماعي ، خانوادگي ، حتي شرايط تربيتي /پرورشي كاملن مشابه اي تجربه كرديم.<br />من هيچ وقت الف رو به خاطر اينكه خانواده اش فلان يا بهمانند شماتت نكرده ام.<br />معتقدم آدم ها رو به خاطر چيز هاي كه خودشون مسببش نيستند يا انتخابش نكرده اند نبايد شماتت كرد.<br />اين سرزنش يا به قول شما ناز رو به ياد نمي يارم. شما به خاطرم بياريد تا همين جا از شما و ايشون با هم عذرخواهي كنم.آيه به ناشناسnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1383055503352569241.post-3365218879944706862010-10-10T15:48:53.174+03:302010-10-10T15:48:53.174+03:30خيلي خيلي وقته كه انقدر احساس دل خجستگي نكردم.مدته...خيلي خيلي وقته كه انقدر احساس دل خجستگي نكردم.مدتهاست.<br />خوشحالم كه اينجا رو خوندي. خوشحالم كه دستت به نوشتن رفت . خوشحالم كه در مورد پارتنرت نوشتي.<br />نازشو بخر خب ؟! زنا اينجور لحظات خيلي شكننده ميشن.بد قلقل ميشن اما خدا مي دونه كه وقتي حالشون خوب شه تو تنهاي خودشون چقدر حاليشونه كه مردشون رو اذيت كردن . ممنونشون ميشن بابت اين تحمل.<br />خجسته باشي.آيه به ناشناس omgnoreply@blogger.com