بگذارید همین الان تکلیفمان را روشن کنیم که ختم به سوءتفاهم نشود. من مذهبی نیستم و از این وبلاگ روشن است تا آنجا که از دستم بر آمده سعی کرده ام خرافات مذهب را نشان بدهم.
آقا جان ! خانم جان ! توی که جانت را گذاشته ای کف دستت و رفتی توی خیابان ! می خواهی این جنبش به نتیجه برسد یا نه ؟ این همه خونی که به آسفالت ماسیده ، این همه آدمی که از زنده بودنشان در زندان پشیمان شده اند ، می خواهی به نتیجه ای برسیم یا نه ؟ پس عزیز جان روز عزیز مذهبی این مردم توی خیابان سوت و کف نزن !
هر جامعه برای خودش قواعد و قانون و خط قرمز های نا نوشته خودش را دارد .که اگر بلدشان باشی خیلی جاها از باخت تو یک برد صد درصد می سازد و اگر رعایتشان نکنی ، از برد تو باخت کمرشکن می سازد. توی جامعه ایران مذهب یکی از این خط قرمز هاست . چه من و تو خوشمان بیاید چه نیاید ، چه ما دوست داشته باشیم ، معتقد باشیم چه نباشیم . حقیقت اینجاست که مذهب در خور و خواب و بیداری و مرگ و س.ک.س این مردم زیست دارد .
آقا جان ! خانم جان ! توی که جانت را گذاشته ای کف دستت و رفتی توی خیابان ! می خواهی این جنبش به نتیجه برسد یا نه ؟ این همه خونی که به آسفالت ماسیده ، این همه آدمی که از زنده بودنشان در زندان پشیمان شده اند ، می خواهی به نتیجه ای برسیم یا نه ؟ پس عزیز جان روز عزیز مذهبی این مردم توی خیابان سوت و کف نزن !
هر جامعه برای خودش قواعد و قانون و خط قرمز های نا نوشته خودش را دارد .که اگر بلدشان باشی خیلی جاها از باخت تو یک برد صد درصد می سازد و اگر رعایتشان نکنی ، از برد تو باخت کمرشکن می سازد. توی جامعه ایران مذهب یکی از این خط قرمز هاست . چه من و تو خوشمان بیاید چه نیاید ، چه ما دوست داشته باشیم ، معتقد باشیم چه نباشیم . حقیقت اینجاست که مذهب در خور و خواب و بیداری و مرگ و س.ک.س این مردم زیست دارد .
جامعه شناسی به من و تو می گوید در یک جنبش ، انقلاب ، بر اندازی ، هر چه تو اسمش را می گذاری کسانی که بار اصلی را می برند و کار اصلی را می کنند، طبقه متوسط یا مرفه گوگولی نیستند . طبقه پایین جامعه هستند . یعنی همین جماعتی که روز عزای حسین النگویی زنشان را می فروشند و قیمه اما حسین نذر می دهند و گل بر سر می گیرند و بر سینه می کوبند.
اگر فکر می کنی ما به همچین جنبشی نیاز نداریم ، ما به مردم مذهبی نذر کن و سینه زن احتیاج نداریم ، ما به جذب و همراهی عامه مردم احتیاجی نداریم : پس بفرمایید منزلتان .بی خود خونتان را بر آسفالت نریزید و گلویتان را جر ندهید. بروید پرده های منزلتان را هم بکشید و یک 400 سال دیگر بی زحمت بیرون بیایید که شاید مذهب در جامعه ایران کمرنگ شده باشد.و اگر جز این فکر می کنی پس حواست به خط قرمز های اینها باشد.
که من هر بار تله وزیون بی شرف ج.الف آن صحنه دست و سوت را نشان می دهد ، رنگ می دهم و رنگ می گیرم که فردا جلوی بقال و چغال و میوه فروش و قصاب (که همان مردمند ) و دارند دست بر دست می کوبند از "حرمت شکنی در روز عزیز ! " در نمانم که چه جواب بدهم .
چیزی که جنبش ما این روز ها پیش از همه و بیش از همه احتیاج دارد آدم سیاس و خط بده و شور بپا کن نیست . ما جامعه شناس احتیاج داریم. کسانی که از درز و دورز و سوراخ و سنبه مردم ایران بهتر از خودشان مطلئند.کسانی که مردم ایران را خوب می شناسند. جامعه شناس های که بلدند چطور مو از ماست این مردم بکشند . کسانی که الان به وفور دم دست این جماعت کودتاگر باتوم بدست ریخته اند .و وقتی آن صحنه کف و سوت را پشت هم پخش می کنند ، یعنی کارشان را خوب بلدند.
آی خانم ها و آقایان معترض ! بی حجاب ! چادری ! سکولار ! سلطنت طلب ! بچه هیئتی ! دی جی ! مردمی که میریزید تو خیابان ها ! قربان دستتان ! حواستان باشد پا که از خانه تان بیرون می گذارید دیگر نماینده یک جنبشید . به منزلتان هم اگر برگشتید، گریه هاتان را که کردید ، زخم هایتان را که بستید ، تپش قلبتان که نرمال شد ، بی زحمت کمی هم فکر کنید .