۱۳۸۸/۰۶/۱۹

چگونه می توان یک داف را از کنار خیابان بلند کرد!

«خانم من دلم پیش دلته ، تو کجا منزلته ؟»

با تو قهر کرده ام و تو افتاده ای به ناز کشی و منت کشی و خوب می دانی هیچ فایده نمی کند . از اس ام اس های عاشقانه هم مایوس شده ای و شروع کرده ای به فرستادن متلک ! این ها را نمی شود بی محل کرد . به سومی و چهارمی نرسیده قهقه می زنم . برایت می فرستم که « خیلی دیوونه ای » که « خیلی خری !» برایم می فرستی که « قابل نداشت ...راستی می دونی فلسفه متلک چیه ؟»

« خانم یه تیر بزنم به قلبت ، تا صبح قیامت از تو بغلم پا نشی ؟»

دوست پزشکم تعریف می کرد که « تو دوران دانشجویی یک شب که حسابی خورد و خمیر و خسته از شیفت بر می گشتم ، دیدم تو خیابون یه داف حسابی وایساده و ملت حسابی میخش شدن . ماشین پشت ماشین بود که برا خانوم ترمز می کرد و خانوم یه نیم نگاه هم بهشون نمی کرد . دلم حسابی براش شنگیده بود . اما وقتی به قیافه خسته و ریش یک روزه و جیب خالی و پای پیاده ام نگاه می کردم ، خودم خجالت می کشیدم . بلاخره دلمو به دریا زدم و رفتم جلو که " خانم بپر رو کولم، برسونمتون" دختر خانم با چشم گشاد و دهن باز نگام کرد " ببین خانم ، من ماشین ندارم .اما کولی خوب می دم. حالا شما بپر بالا برسونمتون ! " دختره چند لحظه ماتش برد و بعد زد زیر خنده.دوتای کنار خیابون مثل دیوونه ها غش و ریسه می رفتیم .»

فلسفه متلک شکستن مقاومت است .کسی که لبخند می زند ، دیوار مقاومتش ترک برداشته . نمی شود در آن واحد هم خندید و هم اخم کرد . خنده نماد رضایت است . نمی شود هم راضی بود هم جواب سر بالا و درشت داد .دختری که به متلک خندید دری را برای پیشنهاد بعدی باز کرده ... این است فلسفه متلک*!

*البته متلک انواع مختلفی دارد که می شود در موردش بحث کرد . منظور در این پست نوعی از متلک است که به قصد دلبری گفته می شود.

۴ نظر:

گنجشکک اشی مشی گفت...

دورود /

من به عمرم فقط و فقط سه بار متلک
انداختم ( البته به غریبه ها ) که
متاسفانه آشنا در اومدن و نتیجه
چیزی در حد فاجعه شد .
این شد که ترک کردم متلک گفتن رو .
عوضش اگه خواستم دری رو برای گفتگو
یا به قول تو شکستن مقاومتی باز کنم
راه های بهتری مثل بیان رک و راست
و صریح داشتم که حداقل برای من
نتایج مثبت تری رو به همراه داشته تا
امروز .


وقت خوش ./././././././././././.

بهرام گفت...

متلك؟!! بلد نيستم!گرچه زبانم از مار غاشيه هم تيز تره!

seriusmofen گفت...

Salam
matalak has its name on it it is a little story told in afeww words

اون گفت...

سلام
امشب کمر بستم تا تمام آرشیوتو بخونم.. به اینجا که رسیدم گفتم یه کامنت هم بذارم:
میدونی بدترین موقعی که آدم متلک دلبری میشنوه کیه؟ اون موقعی که منطقت میگه باید سفت و سخت نه بگی اما دلj ضعف رفته و حاضری که هر کاری کنی اما عقلت این مجوز رو نمیده!!
من که دلم میخواد بمیرم و دیگه این چیزا برام تکرار نشه..